ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا

گوش کنین

 

من ذهن شما رو خوندم

 

من میتونم همه چیو گوش کنم
و دروغ هاتون رو

برای بار دوم ببینم

 

اشرار چرا مرگو انتخاب میکنین اونم وقتی که

مایتریای مهربان راه زندگی رو به شما نشون داده؟

چرا باید قلب منو بشکنین؟

ارباب کانگ؟
بله اعلیحضرت

من الان یک مایتریا هستم
شما پدرزن من نیستی

یک گناهکار تو مراسم بازجویی هستی

من به ناحق متهم شدم
لطفا اینو در نظر داشته باشین،اعلیحضرت

من حقیقتو میدونم

شما علیه من نقشه نکشیدی؟

 

نه،اعلیحضرت
من چنین کاری نکردم

 

فقط گفتن حقیقت زندگی تو نجات میده

 

مجرم کیجیون

 

بله،اعلیحضرت

 

ارباب کانگ نقشه توطئه کشیده بود؟

 

من..هیچی نمیدونم اعلیحضرت

 

فرمانده گئوم این مرد شیطانه

 

اون حقیقتو انکار میکنه اونو بکش

 

بله،اعلیحضرت

 

اعلیحضرت

 

حرف میزنم،اعلیحضرت

بکشش

اعلیجضرت
اعلیحضرت

 

مجرم نیونگدال

 

بله،اعلیحضرت حرف میزنم همه چیو میگم

 

این حقیقت داره که ارباب کانگ و اجیته به توافق رسیدن

تا شاهزاده ها به تخت برسن

 

رحم کنین اعلیحضرت
خواهش میکنم اعلیحضرت

 

بله تو حقیقتو گفتی این چیزیه که من دیده بودم

 

هنوزم انکار میکنی ارباب کانگ؟

اون دروغ میگه توهین میکنه
من چنین کاری نکردم

شرم آوره هنوز نمیخوای اعتراف کنی که حقیقت داره

این طور نیست نیونگدال؟

 

بله،اعلیحضرت
من حقیقتو گفتم

 

بله،ولی هنوز به اندازه کافی حرف نزدی

شانست واسه بخششو از دست دادی

نیونگدال رو هم بکش

لطفا زندگی منو ببخشین،اعلیحضرت
من به حقیقت اعتراف کردم

 

منتظر چی هستی؟بکشش

زندگی منو ببخشین،اعلیحضرت

 

بله،شما پدرزن من هستین

ولی من مایتریای الهی و امپراطور ته بونگ هستم

خویشاوندی اینجا بی معنیه

 

من ارباب تو هستم و تو یکی از افراد من هستی

چه طور جرات کردی بخوای منو بکشی و
پسرانم رو به تخت بنشونی

 

همه چیو در نظر داشته باشین

اجتیه در مورد شاهزاده ها از من پرسید

 

و تو چی کار کردی؟

زندگی منو ببخشین،اعلیحضرت
این ایده من نبود

 

زندگی تو ببخشم؟

 

اعلیحضرت

 

چه طور جرات میکنی جلوی منو بگیری؟من ملکه ام

 

برو کنار میخوام به مراسم بازجویی برم

این چه معنی میده؟برو کنار

بروکنار

منو ببخشین،ملکه
این دستور اعلیحضرته

شما باید اینجا بمونین تا بازجویی تموم بشه

چرا؟چرا باید اینجا بمونم؟

 

به امپراطور بگو من به مراسم اومدم

 

برو کنار

 

حرف بزن کاپیتان ییم

 

شما تو توطئه ارباب کانگ و اجیته
دخالتی نداشتین؟

نه اعلیحضرت
این طور نبوده

نه؟

اعلیحضرت،من در مورد کاپیتان ییم تحقیق کردم

همون طور که میدونین اون بی گناهه

و توسط سرپرست سلطنتی تبرئه شد

بی گناه؟

اون گناهی نداره اون نقشه رو رهبری نمیکرده

در حقیقت خدمات خوبی برای کشور انجام داده و همچنین

اطلاعات خوبی به ما داده

 

واقعا؟

بله،اعلیحضرت

 

خیلی خب من حکمشو به تعویق میندازم

بعدا بازجوییش میکنم

 

گوش کنین

 

بله،اعلیحضرت

 

ارباب کانگ پدر زن منه
ولی در اصل با همه برابره

 

جنایت بزرگی انجام داده

 

سرپرست وانگ با من مهربان بوده ولی من نه

 

اونو به مرگ محکوم میکنم
همین حالا حکمو اجرا کنین

اعلیحضرت

 

چیزی برای گفتن مونده ارباب کانگ؟

بله،من آینده شاهزاده ها رو در نظر گرفتم

ولی دلیل داشتم

دلیل؟حرف بزن

 

من هرگز نمیخواستم شما رو بکشم

 

ولی من مسئول محافظت از خاندان سلطنتی بودم

شما شدیدا بیمار بودین کی باید از تخت مراقبت میکرد؟

من فقط سعی کردم این کارو انجام بدم

خواهش میکنم رحم کنین،اعلیحضرت

 

اعلیحضرت اون خیانت کرده ولی

ولی حرفهاش حقیقت دارن بهش رحم کنین

 

اعلیحضرت،دلایل من برای مجازات اجیته این بوده که

همه جنایت ها رو خودش انجام داده
و بقیه کاره ای نبودن و

از روی ساده لوحی با اون همراه شدن

 

اون پدر ملکه است
خواهش میکنم بهش رحم کنین

 

من برای بقا مبارزه میکردم

 

خواهش میکنم منو ببخشین،اعلیحضرت

 

خیانت خیانته بخشیده نمیشه اعدام رو ادامه بدین

اعلیحضرت

 

منتظر چی هستین؟بکشش

اعلیحضرت

 

پرونده توطئه حالا بسته شد

گرچه اعدام راهب سوک چونگ انجام شد ولی

جنایات بزرگ تری در کار بوده

مایتریا؟من تنها مایتریا هستم

چرا شما این کارو میکنین
شاگردهای استاد سوک چونگ

در مورد حرف هایی که به سرپرست وانگ
مربوطه رو نمیدونن

من برای جواب این سوال دستور تحقیق دادم

اعلیحضرت،من اطلاعاتو فاش میکنم

بله،مطمئنم که این کارو میکنی تو توطئه دخالت داشتی

این اتهام ناعادلانه است
من میخوام در مورد سرپرست سلطنتی شهادت بدم

بگم وانگ گان با توطئه اجیته چه ارتباطی داشته

 

توطئه؟گفتی توطئه کاپیتان ییم؟

بله،اعلیحضرت

توضیح بده

من دلیل حکم اعدام اجیته رو خوب میدونم

واقعیت اینه که همه ما در یک شهر هستیم

که باعث من غیرقانونی محکوم بشم

برو سر اصل مطلب
توطئه چیه؟

 

اجتیه حقایق مهمی رو با من در میان گذاشت

یک بار سرپرست سلطنتی مغر متفکر

ترور شما تو سونگ آک بود

 

اعتقاد به گفته استاد دوسون
باعث شده قبیله اش همچین نقشه ای بکشن

شما رو بکشن تا اون به تخت برسه

 

کاپیتان ییم،چه طور جرات میکنی توهین کنی

 

موقع اعدام اجیته سرپرست سلطنتی بهت رحم کرد

 

ولی تو خیانت کردی

 

داره شهادت میده شهادتو قطع نکن

 

ادامه بده کاپیتان ییم

 

این اخرین حرف های اجیته بود
همچنین به این مورد اشاره کرد

 

سرپرست وانگ چندین بار میخواسته به سلطنت برسه

 

این حقایق واقعا باورنکردنیه

تا به حال نمیتونستم جلو بیام و حرف بزنم

اعلیحضرت،باور کردن شهادت کاپیتان ییم سخته

اون در مورد پرونده ای حرف میزنه که مدت ها پیش

خودتون اونو حلش کردین
لطفا مراقب حرفاش باشین

 

تا اتمام تحقیق اعلیحضرت نیاز نیست نظرتو بگی

 

ادامه بده

 

به من گفتن راهب سوک چونگ که اعدام شد

 

به دیدن وانگ گان در چونگ جو رفته
و اعلام کرده که اون مایتریای بعدیه

من به اینجا امدم چون فهمیدم این خیانته

 

شاگردهای سوک چونگ امروز اینجا هستن

ولی اونا میگن سوک چونگ هیچ حرفی
از وانگ گان به

عنوان مایتریای بعدی نزدهه
به بررسی بیشتر نیازه

 

نه،اعلیحضرت

 

ما یک شاهد داریم که گفته های اجیته رو تایید میکنه

 

من بازجوییو پیشنهاد میکنم

بازجویی؟بازجویی از سرپرست سلطنتی؟

 

شنیدی سرپرست سلطنتی؟

این مرد میگه تو علیه من توطئه کردی

شنیدم،اعلیحضرت

 

خیلی ها علیه شما حرف میزنن

اونها میگن هیچ اتشی بدون دود وجود نداره

 

این درست نیست سرپرست سلطنتی؟

من نمیتونم از خودم دفاع کنم منتظر فرمان شما میمونم

 

این فقط یک نظر ساده بود

 

تو برادر منی،سرپرست سلطنتی

قدرت زیاد باعث میشه خیلی دشمنان این کارو بکنن

تو باید تو کارهایی که انجام میدی
احتیاط به خرج بدی

از این مورد یاد بگیر و مطمئن بشو دیگه اسمت

تو همچین امور ناخوشایندی نباشه

ممنونم،اعلیحضرت

 

سوال کردن مایتریا بودن خیانته

هرکسی این موضوع رو دوباره مطرح کنه
شدیدا مجازات خواهد شد

شاگردهای استاد سوک چونگ رو ببرین

 

بله

 

بزارین بریم اشتباهه

چه طور مایتریای مهربان میتونه این قدر بی رحم باشه؟

زندگی ما رو ببخشین
بزارین ما زندگی کنیم،اعلیحضرت

 

این نتیجه این بازجویی بود

 

به اتاقم بیا سرپرست سلطنتی

بله،اعلیحضرت

 

کشته شده؟

پدرم تو بازجویی کشته شده؟

بله،ملکه

کشته شده؟

 

واقعا حقیقت داره؟

 

بله،ملکه
ازتون میخوام قوی باشین

 

نمیتونه حقیقت داشته باشه
حتما اشتباه میکنی

اون پدرزن اعلیحضرت بوده

چه طور شوهرم تونست پدرمو بکشه؟چه طوری؟

 

من باور نمیکنم باید خودم جسدو ببینم

 

بریم نه من باید با امپراطور حرف بزنم

 

خواهش میکنم اروم باشین،ملکه

اروم باشم؟تو گفتی پدرت کشته شده

اون دیوانه است
امپراطور دیوانه است

 

اون پدرزنش بوده همچنین پدر منم بوده

چه طور یه مرد میتونه پدر همسرشو بکشه؟

اون دیوانه است

ملکه

من باید اون دیوانه رو ببینم

 

ملکه

منو ببرین

 

باید بدونم چیزی که گفتین حقیقت داره

 

منو پیش اون ببرین

 

ملکه
چی شده؟

 

ملکه

 

...این نفرینه
این نفرین آسمان هاست

 

خانه سلطنتی داره مجازات میشه

این خدای آسمان ها و زمین
من باید چی کار کنم؟

من چی کار کنم؟

 

ملکه خیلی ناراحته

بله،اعدام ارباب کانگ یک شوک
برای همه ما بود

اتفاق های امروزو چه طور میبنی؟

منظورت چیه؟

اقدامات افراطی که قبلا انجام میداد
به خاطر بیماری اش توجیح شده بود

اما اون دیگه بیمار نیست

نه،نیست

این میتونه ماهیت واقعی اون باشه یا شاید
بی رحمی اش به خاطر ترس باشه

 

اولین سوال ارباب کانگ در مورد ملکه

و وانگ گان بود ولی به خاطر جرم دیگه ای زندانی شد

نمیفهمم

اعلیحضرت حس کرده باید این عناصرو حذف کنه

تا به شهرتش آسیب نزنن
فراموش نکن چه چیزی که باعث

 

بازجویی دوم شد افشاگری اجیته بود

ملکه و وانگ گان با هم نامزد بودن

این به غرور اعلیحضرت لطمه زده , اون
کسی احتیاج داشت تا مجازاتش کنه

همچنین تلاش میکرد ناراحتی اشو
پاک کنه

ولی ارباب کانگ مثل بقیه مردمه؟

ارباب کانگ مرد ناچیز که به طور نمادین اهمیت داره

 

اون یک پیام به ما داد
نباید اونو به چالش بکشی چون

بدون در نظر گرفتن این که کی میتونی باشی
ممکنه بمیری

فکر میکنم حق با شماست

 

ولی آسیب این کار بیشتر از خوب بودنشه

باعث طغیان دشمن میشه
نیازی به اعدام نبود

 

ولی شهادت کاپیتان ییم در مورد
وانگ گان برای ما خوب بود

بله،واسه همین زندگی اشو نجات دادم

در نهایت اعلیحضرت در مورد وانگ گان احیتاط میکنه

بعد این همه هشدار که بهش دادم
بالاخره شروع میکنه

به حرفای من اعتماد میکنه

 

وقتش رسیده که اونو از بین ببریم
ما باید به این مورد توجه کنیم

 

ولی اعلیحضرت موقع بازجویی از وانگ گان

دفاع کرد

 

اونها چندین دهه هست که با هم دوستن

تو این زمان نمیتونه شمشیرشو بالا بیاره

وانگ گان الان کجاست؟

بله،اون بعد بازجویی به اتاق امپراطور رفت

مطمئنم اون شگفت زده شده

برای اولین باز اعلیحضرت اونو سرزنش کرده

 

بنوش این شراب از گل داودی درست شده

بله،اعلیحضرت

 

بازجویی امروزو چه طور دیدی؟

 

من از حرفاش شما متاثر شده و کاملا پیشمانم

خوبه

 

چرا مردم همش در مورد شما حرف میزنن؟چرا؟

 

بی کفایتی من باید مورد سرزنش قرار بگیره

 

کاملا برعکس شما تحسین برانگیز هستین

ولی بزرگی و عظمت خطر درست میکنه
باعث میشه خیلی ها بمیرن

این مشکلات بی اهمیت واقعا
ادمو خسته میکنه موافق نیستی؟

 

بله،اعلیحضرت
به خاطر میسپارم

 

شما به هر جنجال و توطئه ناخوشایندی ربط داری

 

کم کم میتونی یک سنگو برداری

من هر وقت از روی حسادت در مورد
شما حرف زدن از شما دفاع کردم

 

ولی اتهامات بدی به شما زده شده

 

شهادت ییم چونگیل خیلی قانع کننده بود

من به حرفاش اعتماد ندارم ولی اون کاپیتان

نگهیان گشت زنیه

 

چرا تلاش میکنن ما رو جدا کنن؟

فقط یک جواب برای این سوال وجود داره

 

شما بیش از اندازه توانا هستین و
قدرت جانشینی منو دارین

منظورت چیه اعلیحضرت؟

شما مایتریای بزرگ و امپراطور هستین

 

من فقط یکی از افراد شما هستم
دلی هوی و هوس خودم میمیرم

 

من و تو با هم برادریم ولی تو باید احتیاط کنی

نه چیزی که باعث سوءظن بشه

بله،اعلیحضرت ممنونم

 

من سلامتی رو بعد یک مبارزه
طولانی بدست آوردم

از این به بعد من تو مسائل مهم دولت شرکت میکنم

 

به حمایت شما نیاز دارم

 

البته،اعلیحضرت

 

کارهای زیادی هست که باید انجام بدیم

 

در مورد فتح شمال پیشرفت های خوبی داشتین

 

ما باید مالیات ها رو افزایش بدیم و
ارتشو تقویت کنیم

 

و برای اولین بار شیلاو بکجه رو تسخیر کنیم

 

من خبر دارم میخوان به قلعه دایا حمله کنن

 

بله،اعلیحضرت

 

ما نمیتونیم همین طوری بشینیم

 

کارهای زیادی باید انجام بدیم،برادر گان

 

پدر ملکه کشته شده؟

 

خدای من اون اعدام شده؟

 

بله،واقعا باورنکردنی بود

من برای پسرعمو گان نگرانم

اون باید مراقب باشه

اعلیحضرت برای اولین بار در حضور بقیه

مقامات بهش شک کرد
آینده واقعا نامعلومه

من چندین گزارش از ناجو دریافت کردیم

تو این مواقع ناجو امنیتش خیلی بهتره

درسته در حال حاضر بهترین کار همینه

به نظر میرسه کاپیتان ییم و مشاور

توافق کردن تا به استاد صدمه بزنن

چرا گان در این مورد کاری انجام نمیده؟

 

این شخصیت اونه

برای محافظت از خودش از وظایفی که داشته دفاع نمیکنه

این صداقت اونه که افرادی مثل ما بهش خدمت میکنیم

 

من برای ملکه و خانواده اش خیلی ناراحتم

اعلیحضرت واقعا بی رحمه
چه طور تونست این کار بکنه؟

 

بودای مهربان لطفا بگو که این یک خوابه

 

امپراطور یک حاکم نیست بلکه یک جلاده

 

چه طور تونست پدر بزرگ بچه هاشو بکشه؟

 

بودای مهربان،این شرارته

 

خدای من ملکه چه دردی میکشه

 

گفتی اجازه دادن جای مناسب دفن بشه؟

 

بله،ملکه

 

من عصبانیم

 

دنیا داره روی سرم خراب میشه
حالا هم یه بچه ی دیگه دارم

 

چه طور آسمان ها میتونن چینن
مجازاتی رو تحمل کنن

خواهش میکنم قوی باشین
میترسم بیمار بشین

اون دیوانه پدرمو کشت

 

نفر بعدی که شمشیرشو سمتش میگیره کیه؟

شاهزاده ها کجان؟

خدمتکارا به زودی میارنشون

 

میترسم

 

من ترس وحشتناکی دارم

چیزهایی که ازشون میترسیدم
حالا به واقعیت تبدیل شدن

چی کار کنم؟

با ملکه شدن من خانواده مو نابود کردم

سرپرست سلطنتی هم مورد بازجویی

 

قرار گرفت

 

طبیعتا گذشته من با اون دلیل این کار بوده

 

چنین مسائل کوچکی نمیتونن
معامله های بزرگی برای امپراطور رقم بزنن

به طوری که با بهانه های دیگه خشمش
رو بیرون میریزه

 

من مطمئنم از این فرصت استفاده میکنه

 

تا سرپرست سلطنتی رو نابود کنه

 

برای خانواده سلطنتی هیچ امیدی نیست
ولی بچه ها

 

پسرانم تو خطر هستن باید ازشون مراقبت کنم

 

ملکه،شاهزاده ها هستن

 

بیان تو

 

مادر،شما باید خیلی ناراحت باشین
ما خبرها رو شنیدیم

مادر

 

پسرای با ارزش من
ما باید چی کار کنیم؟

اعلیحضرت از نظر ذهنی بیماره
من میترسم جون شما به خطر بیفته

ما چی کار کنیم؟

 

مادر

 

شما باید احتیاط کنین چون شر دور سر اعلیحضرت میچرخه

اون کاری که نباید انجام میدادو انجام داد

 

ما باید چی کار کنیم؟

 

شنیدم سپیده دم برگشتین

بله،حرف های منو اعلیحضرت تموم شب طول کشید

تو حرف هایی که زدین چیز قابل توجه ای وجود داره؟

فقط حرف زدن معمولی بود

ناجو تو خطره ممکنه بهش حمله بشه
به این مورد اشاره شد؟

چرا؟میخوای من درخواست انتقال بدم؟

این بهترین حرکته
شما باید چول وون رو ترک کنین

 

بله،ارتش تو شمال پبشرفت خوبی داشته

چیزی نیست که بخوام اینجا بهش توجه کنم

بیماری اعلیحضرت درمان شده

و خودش به امور کشور نظارت میکنه
اون دیگه به شما نیازی نداره استاد

درسته

 

درخواست انتقال به ناجو رو بدین
اون درخواست شما رو قبول میکنه

ولی این درخوست یعنی دارم تلاش میکنم
که از این وضعیت فرار کنم

واقعا شرم آوره

 

روح اجیته هنوز اعلیحضرتو احاطه کرده

 

اون واقعا یک قهرمان خائن بود

با این که شیطان بود ولی بعد مرگش
هم انگار هنوز قدرت داره

در مورد شهادت کاپیتان ییم چیزی گفت؟

هیچ دودی بدون آتش ممکن نیست
اون بهم گفت احتیاط کنم

کاپیتان مرد رقت برانگیز و ترسناکیه

اون از این فرصت استفاده کرد تا زندگی شو نجات بده

 

اون یک جانوره که چهره انسان داره

 

اون باید کاملا نامید شده باشه

 

من همه چیو به شما مدیونم استاد

دیگران کشته شدن ولی تونستم زندگی مو نجات بدم

اعلیحضرت رحمی نداره
مرگ و زندگی دست خودشه

با تشکر از شما من زنده ام

 

ممنونم لطف دارین

 

ولی هیچ کس نمیدونه تو این جهان
پر از آشوب چه اتفاقی میفته

 

کاملا درست میگی
هیچ کس نمیدونه

 

کی در مورد توطئه دوباره بازجویی بشه

 

ارباب کانگ کشته شده اون پدر ملکه است

شما باید احتیاط کنید

 

ممکنه سرپرست سلطنتی بخواد تلافی کنه

شما اونو به طرف صخره آوردین
حالا باید سعی کنین که هلش بدین

اعتمادی که اعلیحضرت بهش داره رو
نمیشه به همین راحتی خرابش کرد

ولی مشاور به من کمک میکنه
این نشونه خوبیه

بله،ولی شما باید مراقب باشین

 

من دوست دارم تو خونه من بمونین

مکانی براتون فراهم میکنم
شما زندگی منو نجات دادین

ممنونم،مهربانی شما رو میپذیرم

 

اعلیحضرت جاسوس های ما گفتن ماموریت
تو ته بونگ شروع شده

 

واقعا؟

امپراطور گونگ یی یک بازجویی عمومی رو برگزار کرده

پدر زنشو کشته و چندین مقامات دیگه هم بازجویی

 

و کشته شدن

پس شما دخالت میکنین تا ماموریت موفق بشه

این طور به نظر میرسه

 

دانه کاشته شده انتظار نتایج خوب دارم

 

منم همین طور بدون حمله و ماموریتی

سود زیادی از این کار میبریم

 

کی میخواین حمله رو شروع کنین؟

 

نفوذ به قلعه دایا هنوز دشواره

منظورت چیه؟ما همیشه این
موضوع رو میدونستیم

ما باید نقط ضعف رو پیدا کنیم و یک حمله رو شروع کنیم

افراد به زودی برای برگزاری جلسه جمع میشن

ازتون میخوام توی بحث شرکت کنین

بله،ما اینجا وقت کافی نداریم

 

اونا تو موقعیت قرار گرفتن و میخوان به ما حمله کنن

نباید قلعه رو بهشون بدیم

البته که نه

ما تو آخرین حمله تونستیم مقاومت کنیم

کیون هوون مرد بی نظیریه

اون 15سال پیش شکست خورد
ولی دوباره به اینجا امده

باید اینجا به زندگی ادامه بدیم
ما شکست ناپذیر هستیم اگر

با تمام توانی که داریم با جونمون

از دیوار محافظت کنیم

 

حرفای شما آرامش بخشه

این بزرگ ترین افتخاره که مبارزه کنیم
و برای کشور شیلا بمیریم

از وقتی در مورد اینجا شنیدیم

به آینده فکر نمیکنیم
کیون هوون برگشته

ممنونم منم همین طور با زندگیم
از این قلعه محافظت میکنم

 

قلعه دایا در جنوب هوپچون واقع شده

این یک منطقه استراتژیک بود

و نقش مهمی از زمان قدیم تو سه امپراطوری داشت

این قلعه که توسط رودخانه نکدونک و ییریونگ

از جنوب گوریونگ از شمال و گیوچان از غرب

توسط کوه های بلند احاطه شده بود

به قلعه شکست ناپذیری تبدیل شده بود

 

بدون فتح دایا جاده های شیلا برای
بکجه خیلی طولانی میشد

همین موضوع باعث شد کیون هوون مداوم
برای گرفتن قلعه تلاش کنه

 

ژنرال شیندوک

 

بله،اعلیحضرت

از وقتی به اینجا امدیم روزهای زیادی گذشته

نظرت در مورد این حمله چیه؟

دایا قلعه غیر قابل نفوذیه

 

ما داریم موقعیت ها رو بررسی میکنیم

راه دیگه برای گرفتن این قلعه وجود نداره

با حمله مستقیم شکست دروازه

 

کوه ها از هر جهت اونجا رو

احاطه کردن

ما ممکنه بتونیم از طریق رودخانه هوانگ
نیرو بفرستیم

و یک حمله مستقیم انجام بدیم
ولی ازتون میخوام صبر کنین

 

من این کارو میکنم اگه واقعا نیاز باشه
ولی بهتر از هر کسی

در مورد قلعه میدونم

 

تنها راه حمله مستقیمه
هیچ راه مناسبی وجود نداره

درته علاوه بر اینکه مارشال السلطنه از شیلا

خودش شخصا موقعیت های دفاعی رو رهبری میکنه

 

مارشال السلطنه ازشیلا؟

 

بله،نه تنها این بلکه افرادی هستن
که تو اخرین جنگ ما رو شکست دادن

برای این جنگ هم فراخونده شدن

اونها چیزی جز افراد قدیمی و پیر نیستن

 

ما ده هزار نیرو داریم
من میگم باید رو به جلو حرکت کنیم

ولی ما نباید دشمنو دست کم بگیریم

ما 15سال پیش شکست تلخی رو اینجا تجربه کردیم

مال قبلا گذشته الان زمان حاله

اعلیحضرت این جنگو رهبری میکنه
چرا ما تردید میکنیم؟

آماده سازی کامل برای پیروز شدن
تو این جنگ زمان بره

ژنرال شیندوک مسئول این کاره
پس بیاین به نظرش احترام بزاریم

موافقم،باید احتیاط کنیم تا شکست تکرار نشه

 

بله،اعلیحضرت
نیاز نیست عجله کنیم

تمام تمرکز ما باید روی این جنگ باشه

 

به نظر میرسه اکثر شما میگین
که باید با احتیاط پیش بریم

 

ما به تصمیم ژنرال شیندوک احترام میزاریم

 

ولی خودتون میبینین که حرف من درسته
حمله مستقبم تنها راه ماست

 

ژنرال شین دوک

 

بله،اعلیحضرت

 

شاهزاده ها باید آماده چالش بزرگی باشن

 

اونها در خط جلو جنگ به شما ملحق میشن

 

ولی اعلیحضرت خط جلو جنگ خیلی خطرناکه

بله،اعلیحضرت خواهش میکنم از این دستور
عقب نشینی کنین

نه یک توله ببر باید مثل یک ببر باشه

چه طور میخوان یک کشورو هدایت کنن
اگه از رهبری یک جنگ میترسن؟

وقتی که از جنگ میترسن چه طور میتونن کشورو رهبری کنن؟

 

شما تو خط جلو جنگ مبارزه میکنین

 

بله،اعلیحضرت

ژنرال شیندوک نیازی نیست تاخیر داشته باشیم

ما قبلا دشمنو زیر نظر داشتیم
پس بهتره جنگو شروع کنی

تو چند روز اینده باید حمله کنیم
فهمیدی؟

بله،اعلیحضرت

 

وقتش رسیده که قلعه رو بگیریم

 

من پنجاه سالمه ولی یک بار تو سی و پنج سالگی شکست خوردم چون جوان بودم

بی احیتاطی کردم ولی دیگه نه

دنیا به من نگاه میکنه

نباید سقوط کنم

 

ارتش بکجه حرکاتشو شروع کرده؟

اونها کاری نمیکنن و حرکات ما رو زیر نظر دارن

سربازهای ما نزدیک دشمن هستن اماده دستور

برای حمله کردن هستن

یعنی این که میخوایم تو یه جنگ واقعی شرکت کنیم؟

این جنگ تما عیاری نیست
ما باید یکم این جنگو واقعی نشون بدیم

تا چول وون واکنش نشون بده

باید سریع عمل کنیم

سرپرست سلطنتی تو موقعیت خطرناکی قرار گرفته

پدر ملکه ارباب کانگ اعدام شد

بله،منم شنیدم به خاطر نقشه توطئه بوده

گان و چندین مقامات بلند پایه تو بازجویی بودن

 

امپراطور سلامتی اشو بدست آورده

بله،ولی قدرتی که به سرپرست سلطنتی
داده بود رو برداشته

این نشونه شومیه

فعلا جنگ قدرت تو چول وون تموم شده
ما باید عجله کنیم

ولی سرپرست سلطنتی هدف ما رو میدونه

ولی اون هنوز جوابی نداده

 

من مطمئنم از کارهای ما خبر داره

 

اون به آینده فکر میکنه

ما باید تا زمانی که دستوری نیومده به این
کار ادامه بدیم

 

اون تغییر کرده

من اعلیحضرتو به خاطر اراده قوی
و صداقتی که داشت تحسین میکردم

ولی اون تغییر کرده

 

شاید نمیتونه کمکی بکنه

خیلی از مردم پیش گویی کردن
من دنیا رو نجات میدم

 

ولی من این حرف رو نشونه خدمتگزاری
در نظر گرفتم

 

باید برای دیگران فداکاری کنم
اشتباه کردم؟

اعلیحضرت از من سوال میکنه
من هم از طرف افرادم

میگن باید مایتریا بودنو قبول کنم
من باید چی کار کنم؟

بیشت سال شده که من اعلیحضرت رو ملاقات کردم

من الان چهل سالمه

میگن سن چهل سالگی یعنی سن دو دلی

ولی من کجام؟چرا اینجام؟چه طوری تموم میشه؟

من و اعلیحضرت از برادرهای خونی
به هم نزدیک تر هستیم

رابطه ما باید این طوری تموم بشه؟

 

میتونی بری
از نیمه شب گذشته

بله،اعلیحضرت

 

یک پیام از اتاق ملکه دریافت کردم

اون چیه؟

ملکه بیمار شده از این میترسم

پدرش بعد این همه کشته شد

و

دیگه چیه؟

 

ملکه بچه داره

 

گفتی بچه؟

بله،اعلیحضرت

 

باورنکردنیه

 

یک مرد و یک زن تو تخت میرن
یه زندگی دیگه ای به وجود میارن

 

خبر فوق العاده ای بود
من یک پسر دیگه خواهم داشت

 

کنجکاوم

ملکه باید عزادار مرگ پدرش باشه

ولی من خوشحالم

 

بدون شک این بچه مال خودمه

 

هیچ کس پدر این کودکو زیر سوال نمیبره

 

درست نمیگم،چوی یونگ؟

ترجمه از یوسف
استخراج کننده زیرنویس:محمد رضا
تلگرام:wanggun2000